می‌توان گفت مهم‌ترین آثار در میان آثار کلاسیک علوم ی و اجتماعی قطعا قراردهای اجتماعی است. قرارداد اجتماعی به ۳ اثر بزرگ که پیرامون همین عنوان توسط ۳ فیلسوف بزرگ نوشته شده است اطلاق می‌شود. و اما قرارداد اجتماعی چیست و هرکدام از این ۳ نفر (هابز، لاک، روسو) راجع به این مسئله چه می‌اندیشند؟

من با اثر بزرگ هابز یعنی لویاتان که در آن قرارداد اجتماعی خود را تشریح می‌کند آشنایی چندانی ندارم بجز اطلاعات کلی مانند این که او انسان را گرگ انسان می‌داند و قرارداد اجتماعی زمانی برقرار می‌شود که انسان‌ها تصمیم میگیرند وضعیت جنگ همه علیه همه را خاتمه دهند.

اما از دو اثر دیگر کتاب لاک  یعنی رساله‌ای درباره حکومت و همچنین کتابی از دورکیم که راجع به قرارداد اجتماعی روسو نوشته شده و به شرح آن می‌پردازد را مطالعه کرده‌ام و قصد دارم در این نوشتار آن چیزی که از این دو اثر بزرگ دریافته‌ام را به اشتراک بگذارم.

ابتدا از خود مفهوم قرارداد اجتماعی سخن بگوییم. قرارداد اجتماعی بر این فرض استوار است که انسان‌ها زمانی در وضعیت طبیعی می‌زیسته‌اند. وضعیت طبیعی به وضعیتی گفته می‌شود که آن چیزی که ما آن را جامعه می‌نامیم هنوز شکل نگرفته بوده. پس از آن انسان‌ها تصمیم می‌گیرند قراردادی میان خودشان برقرار کنند که اجتماع یا جامعه را شکل می‌دهد. پس درمورد قرارداد اجتماعی سه سوال مهم وجود دارد که این ۳ فیلسوف سعی می‌کنند هر کدام پاسخی به این سوال‌ها بیابند. نکته مهم این است که اگرچه این بحث می‌تواند موضوع یک بحث تاریخی باشد اما در کار این ۳ فیلسوف به صورت متافیزیکی به این سوال‌ها پاسخ داده می‌شود؛ به این معنا که ارجاعی به تاریخ در این آثار یا به کلی نیست یا بسیار اندک است و هسته مرکزی بحث بر عهده استدلالات منطقی و فرض‌های متافیزیکی است. اما این سه سوال چیست؟

اول اینکه قبل از بوجود آمدن اجتماعات، یعنی در وضعیت طبیعی، انسان‌ها چگونه می‌زیستند؟ دوم چه چیزی آن‌ها را ترغیب کرد که به قرارداد اجتماعی تن دردهند؟ و سوم اینکه پس از قرارداد و ورود انسان به اجتماع چه اتفاقی برای او افتاد؟

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها